شکست میتواند به عنوان یک عنصر مثبت در تجربه بازی در نظر گرفته شود، زیرا باعث افزایش انگیزه، یادگیری و درک عمیقتر از بازی میشود. این مقاله به تحلیل مکانیزمهای مختلف شکست در بازیهای مختلف و واکنشهای بازیکنان به این شکستها میپردازد و نقش شکست در بازیهای ویدئویی را بررسی میکند و نشان میدهد که چگونه شکست میتواند تجربه بازیکنان را بهبود بخشد. .آنچه در ادامه میآید، توسط آقای محمدحسین ترکمان، پژوهشگر همکار دایرک جمعآوری و تنظیم شده است.
شکست و یا اصطلاحا Game over شدن یکی از اجزای اساسی در طراحی بازیهای ویدئویی است. در حالی که شکست ممکن است اینطور به نظر بیاید که باعث ناامیدی بازیکنان میشود، اما میتواند نقش مهمی در تجربه بازی داشته باشد. شکست میتواند به عنوان یک محرک برای تلاش بیشتر، یادگیری و در نهایت رسیدن به موفقیت عمل کند.
در بازیهای ویدئویی مختلف، مکانیزمهای متعددی برای شکست وجود دارد برخی بازیها به بازیکنان اجازه میدهند که از نقطهای نزدیک به جایی که شکست خوردهاند دوباره شروع کنند، در حالی که برخی دیگر بازیکنان را مجبور میکنند که از ابتدا شروع کنند. این مکانیزمها میتوانند تاثیرات متفاوتی بر انگیزه و تجربه بازیکنان داشته باشند.
شکست در بازیها: راهی به سوی یادگیری و پیشرفت
واکنش بازیکنان به شکست متفاوت است. برخی از بازیکنان ممکن است از شکست ناراحت شوند و بازی را ترک کنند، در حالی که دیگران ممکن است از شکست به عنوان فرصتی برای یادگیری استفاده کنند و تلاش خود را برای موفقیت بیشتر کنند. این واکنشها بستگی به طراحی بازی و تجربه بازیکن دارد.وقتی در بازیها شکست میخوریم، به نوعی به نقص یا کمبود در مهارتهای خود پی میبریم. این نقصها میتوانند بسیار کوچک باشند اما همچنان توجه ما را به خود جلب میکنند.
اما با وجود تجربه شکست، افراد زیادی همچنان به سمت دست و پنجه نرم کردن با این چالشها تمایل دارند. این نشان میدهد که شکست لزوماً تجربهای منفی و بد نیست و میتواند جنبههای مثبتی هم داشته باشد.این وضعیت را پارادوکس شکست مینامد. پارادوکس به این معناست که چیزی که به نظر میرسد منفی باشد (شکست)، میتواند نتایج مثبتی به همراه داشته باشد.این پارادوکس فرصتهای منحصربهفردی برای رشد شخصی فراهم میکند. شکست در بازیها میتواند ما را به سمت بهبود مهارتها و تواناییهایمان سوق دهد.با استفاده از این پارادوکس، بازیهای ویدئویی میتوانند به ما بیاموزند که ذهنیت بازتری داشته باشیم. همچنین میتوانند به ما کمک کنند که از افتادن در دام درماندگی، که حالتی از تسلیم و ناامیدی است، اجتناب کنیم.
وقتی از افراد سوال میکنیم چرا بازیهای ویدئویی بازی میکنند، جواب معمولاً این است که این کار سرگرمکننده است و راهی برای گذراندن وقت میباشد. این پاسخ نشاندهنده این است که بازیها برای بسیاری از افراد یک فعالیت لذتبخش و تفریحی هستند.اما اگر همان فرد را در حال بازی کردن ببینید، ممکن است متوجه شوید که رفتارها و واکنشهای او به گونهای است که به نظر میرسد او دلایل واقعی از بازی کردن خود را نمیداند. این ممکن است به دلیل تمرکز شدید بر بازی و فراموش کردن دلایل اولیه باشد.
مشاهده این حالت ممکن است شما را به این فکر بیندازد که آیا افراد واقعاً میدانند چرا بازی میکنند و چه چیزی از آن میخواهند. این تضاد بین دلیل ابراز شده (سرگرمی) و رفتار مشاهده شده میتواند به گونهای از عدم خودشناسی اشاره داشته باشد.وقتی بازیکنان کاملاً در بازی غرق میشوند، چهرهی آنها بیشتر نشاندهنده تمرکز و تلاش ذهنی است تا خوشحالی و لذت. این حالت میتواند شامل چشمان متمرکز و لبهای فشرده باشد که نشانهای از عمق تمرکز و تلاش است.
واکنش به شکست:
باختن یک دور بازی ممکن است فقط یک آه ناامیدانه به همراه داشته باشد، اما وقتی تعداد باختها زیاد میشود، واکنشها نیز شدیدتر میشود. این واکنشها میتوانند شامل دندانقروچه و حتی کوبیدن دسته بازی باشند که نشاندهنده شدت عصبانیت و ناامیدی بازیکن است.
ترک بازی به دلیل خشم
در شرایطی که بازیکن تحت فشار شدید قرار میگیرد، ممکن است بازی را به دلیل خشم ترک کند. این رفتار، که به عنوان “ترک بازی به دلیل خشم” شناخته میشود، میتواند بسیار دیدنی و جذاب باشد. همچنین ترک بازی به دلیل خشم یکی از واکنشهای شایع بازیکنان به شکست است که نشاندهنده اهمیت شکست برای آنها و تلاششان برای مقابله با آن است.
لذت در مقابل شکست!
اگرچه لذت بردن از بازی یک جنبه مهم از آن است، اما این شکست است که در نهایت بازیکنان را به بازی بازمیگرداند. در واقع این چالشها و شکستها هستند که بازیکنان را به ادامه بازی و تلاش مجدد ترغیب میکنند، نه صرفاً لذت بردن از بازی.
جستجوی شکست و پرداخت هزینه بابت آن!
تحقیقات نشان داده بازیکنان به دنبال بازیهایی میروند که در آنها احتمال شکست خوردن وجود دارد و حتی برای تجربه این شکستها حاضرند هزینه کنند. این هزینهها میتواند به صورت سکههای بیشتری برای ادامه بازی، زمان از دست رفته یا حتی تلاش برای ارتقای مهارتهای شخصی خود در بازی باشد.
کشف نقصها
زمانی که بازیکنان در چالشهای بازی شکست میخورند، به نقصی در تواناییها یا روش خود پی میبرند. اگرچه این نقصها خارج از دنیای بازی اهمیت چندانی ندارند، اما تجربه آنها همچنان ناخوشایند است. بازیها میتوانند نقصهای جدیدی در ما ایجاد کنند که ما قبلاً از وجود آنها آگاه نبودیم.
وعده بازیها
بازیها به ما وعده میدهند که میتوانیم نقصهای شخصی که خودشان در ما ایجاد کردهاند را برطرف کنیم. این ویژگی بازیها باعث میشود که بازیکنان به دنبال بهبود مهارتها و تواناییهای خود باشند و با تلاش و پیگیری بیشتر در نهایت موفق شوند.
شکست و حفظ اعتبار!
بازیکنان بازیهای ویدئویی به سادگی به شکست اهمیت نمیدهند. بسیاری از آنها پس از از دست دادن پیروزی، دلایل مختلفی را برای توجیه شکست خود بیان میکنند، مانند شکایت از خرابی و یا اشکال داشتن دستههای بازی این نوع واکنشها نشان میدهد که شکست هنوز هم برای بازیکنان مهم است و آنها به دنبال حفظ اعتبار خود هستند.
در مجموع میتوان گفت شکست در بازیها بخش مهمی از تجربه بازی است و نه تنها یک اتفاق ناخواسته. این شکستها هستند که به بازیکنان امکان میدهند مهارتهای خود را بهبود بخشند و احساس پیشرفت داشته باشند.در حقیقت بازیکنان بازیهایی را ترجیح میدهند که در آنها احساس مسئولیت نسبت به شکست خود داشته باشند. این بدان معناست که آنها میخواهند مطمئن شوند شکست ناشی از اشتباهات خودشان است و نه به دلیل عوامل خارجی یا تضمین موفقیت.یکی از دلایلی که بازیکنان به دنبال شکست هستند این است که موفقیت بدون احتمال شکست بیمزه است. بازیهایی که میتوانند شما را شکست دهند، ارزش درگیر شدن را دارند.
بازیکنان با تجربه شکست و اشکالات خود روبرو میشوند و سپس سعی میکنند راهحلهای جدیدی برای حل مسئله پیدا کنند. این چرخه به وضوح نشان میدهد که شکستها میتوانند فرصتهایی برای یادگیری و بهبود باشند. شکستها نشان میدهند که بازیکن در چه مواردی نیازمند بهبود است و از طریق تجربه ، میتواند بهترین راهحلها را برای مواجهه با چالشها پیدا کند. به عبارت دیگر، بازیهای ویدئویی به عنوان یک هنر شکست معرفی میشوند که به افراد این امکان را میدهد که از تلاش برای پیروزی بیشتری بیان ببرند و از شکستها به عنوان یک قدرت برای رشد و پیشرفت استفاده کنند.