مقدمه
روایت شخصیتمحور در سالهای اخیر بهعنوان یکی از مؤلفههای اصلی در شکلدهی تجربههای احساسی، معنادار و تعاملی در بازیهای دیجیتال شناخته میشود. این نوع روایت، با تمرکز بر شخصیت و روابط میان آنها، به توسعهدهندگان و پژوهشگران کمک میکند تا ارتباط پیچیدهی میان طراحی شخصیت و طراحی روایت را در محیطهای تعاملی بهتر درک کنند.
در یک مرور جامع از پژوهشهای انجامشده در این حوزه، شصتونه مطالعه شناسایی و تحلیل شدند. نتایج این بررسی نشان میدهد که پژوهشها و تکنیکهای موجود، چشماندازی گسترده و چندوجهی از روایت شخصیتمحور ارائه میدهند که تحت تأثیر تعامل لودونرتیو (پیوند میان روایت و مکانیک بازی)، عناصر دیداری و شنیداری، و چارچوبهای تماتیک شکل گرفته است.
روایت شخصیتمحور نهتنها بهعنوان ابزاری برای روایت داستان، بلکه بهعنوان سازوکاری برای ایجاد پیوند احساسی، همدلی و غوطهوری در تجربهی بازی مطرح میشود.
اهمیت روایت شخصیتمحور
بازیهای دیجیتال امروزه تنها بهمنزلهی سرگرمی عمل نمیکنند؛ بلکه به رسانههایی تأثیرگذار در زمینههای آموزشی، اجتماعی و روانشناختی بدل شدهاند. در این میان، روایتهای شخصیتمحور بهدلیل توانایی در برانگیختن احساسات، ایجاد همدلی و انتقال معنا از طریق تجربهی شخصی بازیکن، جایگاهی ویژه یافتهاند.
در قلب این تأثیرات، شخصیتها و داستانهایی قرار دارند که با ساختارهای روایی قوی و پرداخت احساسی، امکان تجربهای عمیق و چندلایه را برای بازیکن فراهم میکنند. طراحی دقیق شخصیتها و روایتهای مرتبط با آنها، به بازیکن این احساس را میدهد که بخشی از جهان بازی است و تصمیمهای او تأثیر واقعی بر جریان داستان دارد.
بازیکنان در تعامل با شخصیتهایی باورپذیر و چندوجهی، نهتنها در مسیر روایی شرکت میکنند بلکه تجربهای شخصی و عاطفی از دنیای بازی به دست میآورند. این تعامل، موجب افزایش درگیری ذهنی و احساسی بازیکن با بازی شده و روایت را به تجربهای انسانی و معنادار تبدیل میکند.
تاریخچه و تحول روایت در بازیها

در دورهی ابتدایی بازیهای ویدئویی (میان سالهای ۱۹۷۷ تا ۱۹۸۴)، روایتها بسیار ساده و خطی بودند. تمرکز اصلی بر موفقیت یا شکست مکانیکی بازیکن قرار داشت؛ همانند نمونههایی چون سوپرماریو یا دانکی کانگ که در آنها روایت، صرفاً به هدف یا چالش اصلی بازی محدود میشد.
با پیشرفت فناوری و گسترش توان گرافیکی، بازیها بهتدریج از روایتهای حداقلی فاصله گرفتند و بهسوی داستانهای پیچیدهتر و شخصیتمحورتر حرکت کردند. این تغییر موجب شد که تعامل بازیکن با داستان اهمیتی فزاینده بیابد و روایت از حالت ثابت و ازپیشنوشتهشده به شکلی پویا و تعاملی تبدیل شود.
در این مسیر، ساختارهای سنتی مانند «تکاسطوره» (Monomyth) با روایتهای غیرخطی، شاخهای و چندپایانهای جایگزین شدند تا بازیکن بتواند در پیشبرد داستان نقش فعالتری ایفا کند.

طراحی روایت شخصیتمحور
در بازیهای مبتنی بر روایت، شخصیتها در درک، تفسیر و تجربهی داستان نقش مرکزی دارند. روایت شخصیتمحور به این معناست که پیشرفت داستان، از طریق تحولات شخصیتی، انگیزهها و تعاملات انسانی شکل میگیرد. در این ساختار، تصمیمهای بازیکن نهتنها مسیر داستان را تغییر میدهد بلکه واکنشهای احساسی و شناختی متفاوتی را نیز در او برمیانگیزد.
عناصر کلیدی طراحی شخصیت در روایت شخصیتمحور:
- طراحی و توسعهی شخصیت: خلق شخصیتهایی با پیشینه، انگیزه و هدف مشخص که اعمال آنها در طول بازی قابلدرک و منسجم باشد.
- هویت، بازنمایی و مقابله با کلیشهها: نحوهی نمایش شخصیتها و ارزشهای اجتماعی یا فرهنگی نهفته در طراحی آنها.
- باورپذیری شخصیت: ارائهی شخصیتهایی که از نظر رفتاری و احساسی طبیعی و قابلدرک باشند.
- درگیری عاطفی و ارتباط با بازیکن: ایجاد پیوندهای احساسی میان بازیکن و شخصیتها که موجب همدلی و مشارکت روایی میشود.
این عناصر از طریق ترکیب مؤثر میان اجزای روایی (نقشها، دیالوگها، تعاملات) و لودیک (انتخابها، کنترلها، و مکانیکهای تصمیمگیری) به تجربهای یکپارچه منجر میشوند که بازیکن را هم در سطح داستان و هم در سطح تجربه درگیر میسازد.
تکنیکهای روایت در بازیهای شخصیتمحور

تحلیل مطالعات موجود سه دستهی اصلی از تکنیکهای طراحی روایت شخصیتمحور را شناسایی کرده است:
۱. تکنیکهای ساختاری
این تکنیکها بر نحوهی سازماندهی روایت تمرکز دارند، از جمله:
- طراحی قوسهای داستانی منسجم برای شخصیتها
- شاخهبندی روایت براساس انتخابهای بازیکن
- سازگار کردن روند روایی با کنشهای بازیکن در طول بازی
۲. تکنیکهای ارائهی روایت
این دسته به شیوههای انتقال داستان به بازیکن مربوط میشود:
- استفاده از کاتسینها برای بیان لحظات کلیدی
- روایت محیطی از طریق اشیاء، محیط و فضاهای بازی
- عناصر دیداری و شنیداری برای تقویت درک احساسی بازیکن از موقعیتها
۳. تکنیکهای روایت موضوعی
در این رویکرد، روایت بر پایهی تمها و مفاهیم کلان شکل میگیرد؛ ازجمله تمهای اخلاقی، اجتماعی یا فلسفی که در ساختار روایی و تصمیمگیریهای بازیکن بازتاب مییابند.
در مجموع، این سه محور نشان میدهند که روایت شخصیتمحور با ترکیب روشهای سینمایی و تعاملات لودیک، تجربهای پویا و چندلایه خلق میکند که مرز میان روایت و بازی را از میان برمیدارد.
تأثیر روایت شخصیتمحور بر بازیکن
مطالعات مرورشده حاکی از آن است که روایت شخصیتمحور تأثیری چندبعدی بر تجربهی بازیکن دارد.
ازجمله مهمترین این اثرات میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- تجربهی یادگیری غوطهور: بازیکنان از طریق تعامل با شخصیتها، تصمیمگیری و مشاهدهی پیامدها، درک عمیقتری از موقعیتهای انسانی به دست میآورند.
- برانگیختن احساسات و همدلی: بازیکن در موقعیتهای داستانی، احساسات مشابه با شخصیت را تجربه میکند.
- درگیری ذهنی و احساسی بیشتر: بازیکن با دنیای بازی پیوند شخصی برقرار کرده و نسبت به سرنوشت شخصیتها حساس میشود.
- افزایش آگاهی اجتماعی: بازیهای شخصیتمحور میتوانند موجب تأمل بازیکن دربارهی مفاهیمی مانند تعصب، نابرابری یا مسئولیت اخلاقی شوند.
نمونهای بارز از این نوع اثرگذاری، بازی Detroit: Become Human است که تعامل با شخصیتهای آن موجب بازاندیشی بازیکن دربارهی موضوعاتی چون تبعیض و هویت میشود.

چالشها و مسیرهای آینده
با وجود پیشرفتهای چشمگیر در طراحی روایت شخصیتمحور، چالشهایی همچنان باقی است. از جمله:
- کلیشهسازی و بازنمایی سطحی در طراحی شخصیتها
- شخصیتپردازی محدود در روایتهای غیرخطی
- پرداخت ناکافی به موضوعات حساس اجتماعی در برخی بازیها
پژوهشهای آینده باید مشخص کنند که کدام جنبههای طراحی شخصیت بیشترین تأثیر را در ایجاد پیوندهای احساسی و درونی میان بازیکن و روایت دارند و چگونه میتوان از این یافتهها برای ارتقای تجربهی روایی در بازیهای آتی بهره گرفت.
نتیجهگیری
روایت شخصیتمحور در بازیهای دیجیتال مفهومی فراتر از داستانگویی صرف است؛ این رویکرد، تجربهی احساسی، شناختی و اجتماعی بازیکن را شکل میدهد و از ترکیب هوشمندانهی عناصر روایی و لودیک، تجربهای غوطهور، شخصی و معنادار میآفریند.
با تمرکز بر طراحی شخصیت و تعامل میان روایت و گیمپلی، توسعهدهندگان میتوانند جهانی خلق کنند که در آن بازیکن نهتنها داستان را دنبال میکند، بلکه در ساخت و معنا بخشی به آن نیز مشارکت دارد.
این مرور، دیدگاهی جامع برای پژوهشهای میانرشتهای فراهم میکند و میتواند راهنمایی کاربردی برای طراحان بازی، پژوهشگران روایت دیجیتال و مربیان حوزهی هنرهای تعاملی باشد.
منبع:
Zaini, A., Fowler, A., Amor, R., & Wünsche, B. C. (2025). Character-Driven Storytelling Design for Digital Games: A Scoping Review. Games and Culture, 15554120251380423
تهیه و تنظیم: ریحانه رفیعزاده