نمای دور: نوروساینس و بازی‌های دیجیتال

روندهای علمی امروز بسیار بیشتر از گذشته به‌سوی مطالعات میان‌رشته‌ای حرکت می‌کنند و علوم شناختی به دلیل خصلت‌های ذاتی خود، یکی از کاربردی‌ترین رشته‌ها در مطالعات میان‌رشته‌ای است و اهمیت این علم بیشتر در تلفیق با سایر رشته‌ها به چشم می‌خورد. محبوبیت بازی‌های ویدیویی نه‌تنها به‌عنوان یک ابزار تحقیقاتی، بلکه به‌عنوان یک زمینه مطالعاتی نیز افزایش یافته است و موردتوجه پژوهشگران علوم شناختی قرار گرفته است. در سال‌های اخیر مطالعات زیادی در خصوص تأثیرات بازی‌های دیجیتال با تمرکز بر علوم شناختی و علوم اعصاب شناختی انجام شده است که این مطالعات تأثیرات مثبت و منفی بازی‌های دیجیتال را موردبررسی قرار داده‌اند. به نظر می‌رسد مطالعه روی تأثیرات بازی‌های دیجیتال باعث شده است که جنبه‌های مثبت بازی‌های دیجیتال بیشتر نمایان شود. علاوه بر مطالعه بر تأثیرات بازی‌های دیجیتال با کمک علوم شناختی و علوم اعصاب شناختی، کاربرد این دو موضوع در طراحی بازی‌های دیجیتال نیز بیشتر به چشم می‌خورد و استودیوهای مطرح بازی‌سازی مانند اپیک‌گیمز‌ در طراحی و تحقیق در خصوص رابط و تجربه کاربری از علوم اعصاب شناختی بهره زیادی می‌گیرند. همچنین کاربردهای علوم اعصاب شناختی و علوم شناختی نقش مهمی در بازی‌های جدی ایفا می‌کند و بازی‌های جدی که حوزه‌های نوروفیدبک و ‎توان‌بخشی را پوشش می‌دهند سعی دارند تا فرایندهای درمان در کلینیک‌ها را برای افراد راحت‌تر و لذت‌بخش‌تر کنند. گرچه در خصوص مؤثر بودن این رویکرد، نظرات دانشمندان مختلف است.

گزارش پیش‌ رو به بررسی کاربرد علوم شناختی و به‌خصوص علوم اعصاب شناختی دربازی‌های دیجیتال می‌پردازد. در ابتدا به تعریف علوم شناختی و علوم‌ اعصاب شناختی می‌پردازیم و گذری مختصر به کاربردهای آن در زمینه‌های مختلف خواهیم داشت؛ سپس به‌طور ویژه به کاربرد علوم اعصاب شناختی دربازی‌های دیجیتال پرداخته می‌شود. در کاربرد علوم اعصاب شناختی دربازی‌های دیجیتال با توجه به اهمیت موضوع، سه محور کلی مطرح‌شده است. این محورها به‌طورکلی به سه بخش نوروساینس برای طراحی بازی‌های دیجیتال، نوروساینس برای ارزیابی اثرات بازی‌های دیجیتال و نوروساینس در بازی‌های جدی تقسیم شده‌اند.