مدل‌های درآمدزایی در توییچ

0
346

چکیده

توییچ با برخورداری از بیش از 150 میلیون تماشاگر و دو میلیون استریمر، از سایت‌های پربازدید جهان است. اگرچه این پلتفرم کمتر از فیس‌بوک یا توییتر شناخته‌شده، اما این ارقام نشان می‌دهد که توییچ به بخش مهمی از اینترنت تبدیل ‌شده است. در این مقاله هفت نمونه از شیوه‌های درآمدزایی موجود در توییچ بررسی می‌شود. با در نظر گرفتن نحوه استفاده استریمرها از امکانات مالی پلتفرم برای کسب درآمد و روش‌ها و تکنیک‌های ابداع‌شده توسط خود استریمرها برای ایجاد درآمدزایی بیشتر، هر روش به‌طور جداگانه بررسی می‌شود. هدف از این کار جستجوی انواع خاصی از حاکمیت و زیرساخت‌های تعیین‌کننده در توییچ است. مفهوم حاکمیت به این مسئله می‌پردازد که چگونه قوانین و ضوابط و مقررات توییچ بر شکل‌گیری محتوای فرهنگی- که در مرزهای مجازی آن تولید و مصرف می‌شود- مؤثر است. منظور از زیرساخت چنین است که چگونه قابلیت‌های فنی خاص پلتفرم، ساختار سودآوری تولید محتوا را در توییچ تشکیل می‌دهد و تعیین می‌کند که چه محتوایی، چگونه و چه زمانی ساخته شود. در بخش روش‌شناختی، بیش از صد مصاحبه با استریمرها انجام‌شده و داده‌های گسترده مردم‌نگاری از رویدادهای زنده در توییچ جمع‌آوری‌شده است. این مقاله با عنوان  “And today’s top donator is”: How live streamers on Twitch. tv monetize and gamify their broadcastsy توسط پژوهشگر همکار دایرک، سرکار خانم ریحانه رفیع‌زاده اخویان، دانشجوی دکتری پژوهش هنر دانشگاه الزهرا  بررسی شده است.

مقدمه

مدل‌های کسب درآمد در توییچ، پیامدهای مهمی را برای افراد کارآفرین- که سعی در ایجاد مشاغل آنلاین جدید دارند- و همچنین بر شیوه‌های انتخاب درآمدزایی از سایر پلتفرم‌ها دارد. سود قابل‌توجه موفق‌ترین استریمرها در توییچ باعث می‌شود شناخت بازندگان و برندگان مالی و چرایی و چگونگی نقش پول دریک پلتفرم مخصوص بازی، حائز اهمیت باشد. هفت روش مهم کسب درآمد در توییچ وجود دارد. روش اشتراک تضمین می‌کند که مبلغی به‌صورت ماهیانه به‌ازای یک نام کاربری متمایز به استریمر پرداخت شود. کمک‌های مالی و تشویق مستلزم آن است که از طریق پی‌پال (PayPal) یا از طریق توییچ به استریمر پول داده شود؛ در اینجا بینندگان به‌طور خودکار کمک‌های مالی خود را تشخیص می‌دهند. روش سوم شامل تبلیغات برای محصولات شرکتی در کانال شخصی است. با استفاده از روش حمایت مالی، بسیاری از استریمرهای شرکت‌های بازی‌سازی یا سایر برندها، با برجسته کردن محصولات خود در طول استریم‌های خاص، محصولاتی را رایگان ارائه می‌دهند. مسابقات و اهداف از دیگر روش‌های کسب درآمد و شامل تشویق مخاطب به پرداخت هزینه با امید کسب جایزه فردی یا جهانی است. پاداش‌های غیرقابل‌پیش‌بینی (Unpredictable rewards) ششمین روش درآمدزایی در توییچ است و با استفاده از قمار و بازی‌های غیرقابل‌پیش‌بینی باعث می‌شود که افراد به‌طور گسترده‌تری کمک‌های مالی خود را اهدا کنند. سرانجام، انجام بازی‌های کانال پولی (Channel games) نشان‌دهنده یک گیمیفیکیشن از پلتفرم توییچ است.

استراتژی

ویژگی‌های درآمدزایی

اشتراک

پرداخت مکرر به استریمرها ، چندین سطح ارزش ، درآمد اصلی اکثر استریمرها، نمادهای گپ متنوع

اهدا/ تشویق

پیشنهاد‌های پولی منفرد برای پخش استریم، خارج از بستر و درون پلتفرم، نمادهای گپ متنوع بالقوه نامحدود، یک‌بارمصرف

تبلیغات

تبلیغات مربوط به محصولات مرتبط ، پیوند با سایر موارد رسانه‌ای، تبلیغات شخصی‌سازی‌شده، ادغام پلتفرم

حامی مالی

ارتباط با شرکت‌های بازی‌سازی و سایر شرکت‌ها، پخش محتوای حمایت‌شده، گزینه‌های استراتژیک حامیان مالی

رقابت‌ها/اهداف

اهداف پولی، اهداف تعامل با بیننده، تلاش بینندگان برای پیشی گرفتن از یکدیگر، تشویق به رقابت و همکاری

جوایز غیرقابل‌پیش‌بینی

نتایج غیرقابل‌پیش‌بینی برای پشتیبانی پولی، انیمیشن یا صداهایی که گاهی اوقات پخش می‌شوند

بازی‌های کانال

برنامه‌نویسی و کدگذاری، بازی‌های مبتنی بر متن، پول به‌عنوان مکانیک گیم پلی، خلاقیت استریمرها

توییچ و پخش مستقیم

پخش استریم زنده (streaming) در سال‌های اخیر به‌عنوان یک موضوع اصلی و جدید در مطالعات رسانه و ارتباطات، جامعه‌شناسی و علوم انسانی دیجیتال مطرح‌شده است. این مفهوم شامل پخش مستقیم (broadcast live) فعالیت‌های یک شخص می‌شود و  به‌طور انحصاری به بازی‌های ویدئویی یا سایر فعالیت‌های گیک (geek) نمی‌پردازد. استفاده از اصطلاح گیک در این مورد به فرهنگ‌های علاقه‌مند به موضوعاتی مانند کمیک، بازی و داستان علمی اشاره می‌کند که افراد منتسب به آن از طریق زمینه‌های مشترک موردعلاقه و تلاش برای طراحی و تولید محصولاتی نظیر پادکست و لباس‌های متمایز و شرکت در رویدادهای خاص به هم پیوند می‌خورند. فعالیت پخش زنده در توییچ، با امکان مکالمه مخاطب با استریمر از طریق پنجره گفتگوی متنی هنگام تماشای یک جریان تسهیل می‌یابد. ظهور پخش مستقیم به معنای این است که هرکسی می‌تواند به یک تهیه‌کننده تلویزیونی تبدیل شود.

توییچ پلتفرمی است که از سال 2011 میلادی به‌عنوان توسعه‌ای از Justin.tv -یک پلتفرم پخش مستقیم که در سال 2007 میلادی پدیدار شد- به وجود آمد. اگرچه Justin.tv بستری بود که تقریباً هر چیزی روی آن پخش می‌شد، اما توییچ به‌عنوان پلتفرم پخش بازی ویدئویی توسعه یافت. با داشتن صد کارمند در اواخر سال 2013 میلادی، این شرکت به‌سرعت به سمت ده‌ها میلیون دلار سرمایه‌گذاری در سال 2012 و 2013 میلادی- قبل از خرید آن توسط آمازون در سال 2014 به ارزش 970 میلیون دلار- رشد کرد. در هر دو سال 2017 و 2018 میلادی (و احتمالاً سال 2019)، بین صد تا دویست میلیون نفر به‌طور منظم، پخش زنده حدود دو میلیون استریمر را از توییچ تماشا می‌کردند.

با توجه به تمرکز این پلتفرم بر بازی، توییچ در فضای بازار مشابه YouTube Gaming و YouTube به‌طورکلی، و همچنین Facebook Live قرار دارد اما تفاوت‌های مهمی نیز وجود دارد. به‌عنوان‌مثال، یوتیوب دارای امکان پخش زنده است اما این قابلیت تنها بخشی از کلیت محتوای سایت است که اکثر آن شامل ویدئوهای ضبط‌شده، ویرایش شده و با استاندارد بالا می‌شود. همچنین هیچ اکوسیستم پشتیبانی مالی و مستقیم از بینندگان تا تولیدکنندگان محتوا وجود ندارد و بیشتر سود حاصل از تولیدات محتوا در یوتیوب ناشی از تبلیغات یا حامی مالی است. در مقابل، توییچ کاملاً زنده است (اگرچه فیلم‌های قدیمی را بعداً می‌توان تماشا کرد)، اکثر درآمد استریمرها مستقیماً از بینندگان آن‌ها تأمین می‌شود و بخش غالب پلتفرم برای تشویق و حمایت بلندمدت مالی و احساسی بینندگان طراحی‌شده است.

بنابراین توییچ را می‌توان به‌عنوان نوعی سرگرمی در شبکه‌های اجتماعی و یک رسانه تعاملی با ترکیب عناصر سنتی هر دو رسانه‌های اجتماعی (ارتباطات و ایجاد جامعه) و سرگرمی (اکوسیستمی ‌از تولیدکنندگان و مصرف‌کنندگان) تعریف کرد. ترکیب عناصر توییچ به‌عنوان یک پلتفرم شامل تأکید آن بر تولید محتوای آماتوری، نزدیکی بین تولیدکنندگان و مصرف‌کنندگان، روش‌های مختلفی که از طریق آن پلتفرم و استریمرهای آن از محتوای خود کسب درآمد می‌کنند و فرهنگ و شیوه‌های منحصربه‌فرد، آن را به یک سایت نمونه برای مطالعه بستر تولیدات فرهنگی تبدیل می‌سازد.

پلتفرم

یک پلتفرم در اصل روشی برای میانجی‌گری دیجیتالی بین دو یا چند گروه از بازیگران است. پلتفرم‌ها نوع جدیدی از بنگاه‌ها هستند و با ارائه زیرساخت‌هایی برای ایجاد واسطه بین گروه‌های مختلف کاربر، نمایاندن گرایش‌های انحصاری ناشی از شبکه، به‌کارگیری یارانه متقاطع برای جذب گروه‌های متفاوت کاربری و با داشتن یک معماری اصلی طراحی‌شده که بر امکانات تعامل نظارت می‌کند، مشخص می‌شوند.

بیشتر ادبیات مربوط به پلتفرم‌ها تاکنون بر روی کار متمرکز بوده است؛ درواقع ویژگی مشترک اغلب پلتفرم‌های دیجیتال این است که آن‌ها ابزارهایی برای جمع‌آوری عرضه و تقاضای نیروی کار ارائه می‌دهند. در بسیاری از موارد پلتفرم‌های جدید جایگزین اشکال موجود کار می‌شوند. به‌عنوان‌مثال اوبر جایگزینی برای تاکسی‌های خصوصی در لندن بود. شواهد موجود حاکی از این است که پلتفرم‌ها بازارهای جهانی را برای کار دیجیتال یعنی کاری همراه با ساعت کاری طولانی و نامنظم، استرس زیاد و درآمد پایین ایجاد می‌کنند. پلتفرم‌های کاری ازاین‌دست اغلب می‌توانند به‌عنوان «جعبه‌های سیاه دیجیتال» عمل کنند که عملکرد درونی خود را پنهان می‌کنند. آنچه در مورد توییچ متفاوت است این است که این پلتفرم برای پنهان کردن زحمت تولیدکنندگان استفاده نمی‌شود، بلکه بر نمایش کاملاً مشهود فعالیت یک خالق محتوا به مخاطبان جهانی متمرکز است. توییچ را می‌توان نوعی پلتفرم مستقل دانست. توییچ مانند یوتیوب بستری را برای تولیدکنندگان محتوای حرفه‌ای فراهم می‌کند که امکان ایجاد مسیرهای جدید شغلی را برای کارآفرین‌ها فراهم می‌کند.

روش‌شناسی

در بخش روش‌شناسی، از مصاحبه و داده‌های مردم‌نگاری استفاده‌شده است. در طی سه سال بیش از صد مصاحبه نیمه ساختاریافته با استریمرهای حرفه‌ای و نیمه‌حرفه‌ای انجام‌شده است که به‌طور متوسط تقریباً یک ساعت به طول انجامیده است. مصاحبه‌شوندگان از طریق حضور نویسندگان در رویدادهای مهم پخش استریم انتخاب‌شده‌اند. حدود 70٪ از مصاحبه‌شوندگان در دهه 20 سالگی و تقریباً 30٪ در دهه 30 سالگی، و فقط یک یا دو نفر جوان‌تر یا مسن‌تر از آن دسته‌ها بوده‌اند. اگرچه بسیاری از استریمرها تمایل داشتند که با نام (یا نام کاربری) ذکر شوند، اما با توجه به جزئیات شخصی آن‌ها، اخلاق استاندارد تحقیق و تمایل به عدم انجام تبلیغات غیرعمدی برای افراد، همه نام‌های استفاده‌شده در اینجا نام مستعار هستند و منعکس‌کننده جنسیت یا هویت ملی سخنرانان خاص نیستند. داده‌های مصاحبه با یافته‌های مردم‌نگاری از صد ساعت مشاهده رویدادهای زنده همراه است. در طول رویدادها بر اینکه چگونه استریمرها و طرفداران وفادار آن‌ها (ازنظر مالی) با یکدیگر تعامل می‌کنند تمرکز شده است. با ترکیب داده‌های مصاحبه و مشاهدات مردم‌نگارانه می‌توان به جزئیات دقیق زندگی و عملکرد استریمرهای خاص، ارزیابی وسیع‌تری از فرهنگ ناشی از پخش مستقیم و امکانات مالی پلتفرم‌های پخش و مدل‌های کسب درآمد دست‌یافت.

استراتژی کسب درآمد 1: مشترک شدن

اولین روش اصلی که از طریق آن از تولیدات فرهنگی در توییچ کسب درآمد می‌شود، به‌عنوان اشتراک (subscribing-subbing) شناخته می‌شود. مشترک شدن، روشی برای کسب درآمد یک استریم -به روشی که بینندگان می‌توانند با استریمرها ارتباط برقرار کنند- از پلتفرم است. اگر بینندگان بخواهند در یک کانال استریم مشترک شوند، ابتدا باید یک استریمر به‌عنوان شریک (partnered) شناخته شود؛ این بدان معناست که توییچ معتقد است محتوای تولیدشده توسط آن استریمر به‌اندازه کافی بزرگ و دارای پتانسیل ضمنی کافی برای رشد که استریمر دقیق‌تر و مستقیم‌تر با آن کار کند. برای استریمرهای «همکار» از طریق یک دکمه در مرورگر یا برنامه، به بیننده امکان عضویت در کانال استریمر ارائه می‌شود. این امر به بیننده‌ای نیاز دارد که ماهانه حق اشتراک یک استریمر را از طریق توییچ پرداخت کند. در اینجا پلتفرم به‌عنوان واسطه بین استریمر و بیننده عمل می‌کند. بیننده با مشترک شدن در یک کانال، طیف وسیعی از مزایا را دریافت می‌کند: ازجمله شکلک‌های سفارشی – تصاویر کوچکی که برای بیان یک احساس خاص یا شوخی داخلی استفاده می‌شود – و یک نشان سفارشی که وضعیت آن را در پنجره چت جریان مرتبط نشان می‌دهد. هزینه اشتراک ماهانه 4.99 دلار برای «سطح یک»، 9.99 دلار برای «سطح دو» و 24.99 دلار برای «سطح سه» در نظر گرفته‌شده است. اگرچه توییچ  کار خود را با سطح یک آغاز کرد، اما پس از خرید این پلتفرم توسط آمازون سطوح دو و سه ارائه شد. اگر بینندگان مشترک Amazon Prime نیز باشند، یک اشتراک رایگان به آن‌ها ارائه می‌شود.

ایجاد پایگاه مشترک در بین مخاطبان گواه موفقیت یک استریمر است. اغلب استریمرها تعداد مشترکین کانال خود را نشان می‌دهند، که گاهی اوقات این کار با هدف دست یافتن به تعداد مشترکان بیشتر در یک روز یا هفته، انجام می‌شود. در استریم‌های کوچک‌تر، اهدافی به کوچکی پنج مشترک در روز مشاهده می‌شود، درحالی‌که در جریان‌های بزرگ‌تر، اهداف روزانه می‌توانند به ده‌ها یا حتی صدها نفر برسند. اضافه شدن یک مشترک جدید در بسیاری از استریم‌ها به یک رویداد کوچک تبدیل می‌شود، که توسط استریمر جشن گرفته می‌شود و اغلب با یک اعلان سفارشی روی استریم قرار می‌گیرد. برخی از استریمرها به‌طور خاص بر فعالیت‌هایی برای افزایش اشتراک موسوم به sub-a-thons متمرکز هستند، اما خواه این روش‌ها را انجام دهند یا نه، معمولاً دریافت پاداش برای مشترکان معمول است. از طریق اشتراک، فرهنگ توییچ و زیرساخت‌های مالی و فناوری پلتفرم گرد هم می‌آیند و یک مدل کسب درآمد بسیار کارآمد و جذاب را ایجاد می‌کنند. باوجوداین، این تنها نوک کوه یخ کسب درآمد در توییچ است.

استراتژی کسب درآمد 2: اهدا و تشویق

کمک مالی از طریق «اهدا کردن» پول، روش دیگری است که از طریق آن بینندگان می‌توانند به استریمرها پول بدهند و کمک آن‌ها به رسمیت شناخته شود. اهدا ازنظر فنی در خارج از پلتفرم انجام می‌شود. استریمرها یک پیوند PayPal را در چت به اشتراک می‌گذاشتند یا یک بخش سفارشی به صفحه توییچ خود اضافه می‌کردند که به اهداکننده این اجازه را می‌داد که از طریق یک سیستم دیگر – در این مورد PayPal – برای کمک مالی با استریمر ارتباط برقرار کند. به این اهداهای مالی برخلاف معنای خیرخواهانه آن مالیات تعلق می‌گیرد. برای استریمرهای غیر شریک و غیر وابسته، کمک‌های مالی اهدایی اولین فرصت برای کسب درآمد از جریان را فراهم می‌کند، زیرا آن‌ها به وضعیت «مشارکت» یا وضعیت آسان‌تر «وابستگی» برای کسب درآمد نیاز ندارند. پس از اهدای مالی مخاطب، این مورد به‌طور خودکار در جریان نمایش داده می‌شود و استریمرها از بینندگان برای اشتراک یا اهدا تشکر می‌کنند چراکه بخش اصلی فعالیت آن‌ها است.

تشویق، روشی برای اهدا است که بعداً به توییچ اضافه شد. در پاسخ به رشد کمک‌های مالی، توییچ «بیت‌ها» را معرفی کرد. بیت یک ارز درون پلتفرمی است که می‌تواند برای «تشویق» استریمر استفاده شود. بینندگان می‌توانند بیت‌ها را با نرخ متغیر، مانند صد عدد برای 1.40 دلار آمریکا خریداری کنند و خرید تعداد بیشتری از بیت‌ها نرخ آن‌ها را کاهش می‌دهد. علاوه بر این، مخاطب با تماشای تبلیغات می‌تواند آن‌ها را به دست آورد. استریمر تقریباً یک دلار آمریکا برای هر صد بیتی که برای تشویق در استریم استفاده می‌شود دریافت می‌کند. با تایپ کردنCheer100 در گپ، بیننده به کانال کمک می‌کند. روش تشویق، کمک‌های مالی را به پلتفرم بازمی‌گرداند. این شیوه از تشویق برای بینندگان جالب و سرگرم‌کننده است. علاوه بر این انتقال پول از طریق خود پلتفرم آسان‌تر از رفتن به سایت دیگر برای پرداخت پول است. این شیوه به‌وضوح شرایط را به نفع توییچ تغییر می‌دهد.

استراتژی کسب درآمد 3: تبلیغات

تبلیغات نقش اصلی را در رسانه‌های سنتی ‌و در فعالیت‌های شرکت‌های بزرگ که غالباً بر نحوه تعامل آنلاین افراد مسلط هستند ایفا می‌کنند. پلتفرم میزبانی ویدئوی یوتیوب (که متعلق به گوگل است) مدل کسب‌وکار خود را حول درآمدزایی از ایجاد محتوا از طریق تبلیغات ایجاد کرده است و پلتفرم توییچ نیز به آن توجه دارد. این امر بر روند گسترده‌تری از مصرف رسانه، به‌ویژه کاهش مصرف روزنامه‌های چاپی، تلویزیون و رادیو تأثیر می‌گذارد. درنتیجه توییچ خود را به‌عنوان بستری بین مصرف‌کنندگان (بینندگان) ویدئوهای آنلاین و تبلیغ‌کنندگان بالقوه قرار داده است. همان‌طور که خود توییچ ادعا می‌کند، این وب‌سایت اکنون یک پلتفرم «همه‌گیر» برای بازی‌های ویدئویی است، که شامل مطبوعات/ رسانه‌ها، جوامع، توسعه‌دهندگان، ورزش‌ها و رویدادها است. این پلتفرم چنین بیان می‌کند که «گیمرها اجتماعی هستند. ویدئو زبان آن‌هاست. توییچ سکوی آن‌هاست». این بیانیه چنین پیشنهاد می‌دهد که توییچ نه‌تنها میانجی و واسطه بین کاربران و محتوا است، بلکه همچنین درگاهی است که می‌تواند با ارائه راه‌حل‌های استراتژیک برای تبلیغات در یک محیط ویدئویی، امکانات خوبی را فراهم کند. برای استریمرهای توییچ، این پیشرفت‌ها بدان معنی است که مخاطبان آن‌ها می‌توانند به‌عنوان بخشی از تجربه، تبلیغات را تماشا کنند. شرکت‌ها می‌توانند نام و برند خود را روی هر چیزی قرار دهند و در این زمینه استریم‌های توییچ توجه برندها را به خود جلب کرده است. تبلیغات ممکن است شامل بازی‌ها، سخت‌افزارهای بازی، وسایل جانبی یا سایر موارد مرتبط با خدمات «فرهنگ گیک» باشد. آن‌ها همچنین می‌توانند نمایشگر پلتفرم‌های دیگر برای خرید بازی‌های دیجیتال ، تبلیغات مربوط به رویدادها یا پادکست‌ها و غیره باشند.

تبلیغات در توییچ، در قالب استریم زنده پخش می‌شوند و از ابداع در شکستن قراردادهای استریم برای جلب نظر بینندگان استفاده می‌کنند. تبلیغات سنتی‌تر در اواسط استریم پخش می‌شوند و محتوای استریمر را لحظه‌ای برای تبلیغ قطع می‌کنند. استریمر همچنین می‌تواند هنگام استراحت یا خوردن مقداری غذا، به شکل آگاهانه آگهی را اجرا کند. آگهی‌ها متناسب با بازار انتخاب می‌شوند و با توجه به محتوای بازی، اغلب با استریم‌ها ارتباط نزدیک دارند. بااین‌حال، به دلیل عدم محبوبیت این تبلیغات ناگهانی، برخی از استریمرهای در حقیقت از کمبود تبلیغات به‌عنوان روش درآمدزایی استفاده می‌کنند؛ با تأکید بر اینکه می‌دانند بینندگانشان از تبلیغات متنفر هستند و بنابراین تصمیم می‌گیرند تبلیغات را نشان ندهند. بنابراین بینندگان ممکن است با استفاده از روش اهدا به جبران هزینه‌های ناشی از نگرفتن تبلیغات کمک کنند. به‌این‌ترتیب، خواه استریمرها از تبلیغات استفاده کنند یا نکنند، صرف درک تبلیغات در توییچ – شبیه اما متمایز از مظاهر آن درجاهای دیگر اینترنت – برای درک درآمدزایی از این پلتفرم ضروری است.

استراتژی کسب درآمد 4: حمایت‌های مالی

چهارمین روش مهم کسب درآمد برای پخش مستقیم، تأمین حمایت مالی است. این امر بر پایه سنت‌های طولانی‌تر حمایت مالی در رسانه‌های سنتی- البته در یک زمینه جدید – بنا شده است. در این روش استریمر باید ابتدا به ایجاد مخاطب توجه داشته باشد و پس‌ازآن که بتواند میزان تماشای پیوسته و محکمی را نشان دهد امکان مذاکره با شرکت‌ها برای تبلیغات یا حمایت مالی فراهم می‌شود. به‌عنوان‌مثال، ممکن است به یک استریمر پول پرداخت شود تا یک بازی را برای مدت‌زمان طولانی در کانال خود انجام دهد یا یک اعلان را برای یک شرکت خاص در کنار پیوندهای شبکه‌های اجتماعی خود داشته باشد.

در موارد دیگر، اطمینان از حمایت مالی به این معنی است که بینندگان یک استریمر می‌توانند از طریق کانال استریمر بر روی یک سایت حامی مالی کلیک کنند تا برخی محصولات یا خدمات را با قیمت ارزان خریداری کنند. در این روش، پشتیبان مالی درآمد بیشتری به دست می‌آورد و از هر خرید موفق به استریمر مقدار کمی داده می‌شود. با توجه به اینکه بیش از 100 میلیون نفر در سال 2017 و 2018 میلادی توییچ را مشاهده کرده‌اند مخاطبان بالقوه‌ای هستند که می‌توانند توسط پشتیبان باهوش جذب شوند. بیشتر حمایت‌های مالی از طرف شرکت‌های بازی‌سازی انجام می‌شود. درواقع با توجه به اینکه بیشتر تمرکز توییچ به بازی اختصاص‌ یافته است، شرکت‌های بازی‌سازی انتخاب‌های واضحی برای همکاری هستند. اما از سایر صنایع نیز امکان جذب حامی مالی وجود دارد و درواقع خود پلتفرم برای این امر بسیار باز است. تقریباً هر شرکتی می‌تواند از استریمر توییچ حمایت مالی کند و گزینه‌های شخصی‌سازی پلتفرم باعث می‌شود که یک استریمر کارآمد بتواند پشتیبان خود را در پیش و مرکزیت قرار دهد.

گستردگی مناطق مختلف جغرافیایی که از آن‌ها استریم پخش می‌شود و باز بودن رویکرد کلی پلتفرم، فرصت‌های حمایت مالی را برای استریمرهای کارآفرین گسترش می‌دهد. حمایت‌های مالی همچنین نیاز به مراقبت و احتیاط بیشتر را به همراه دارد؛ درواقع با حمایت مالی،  فرد استریمر به‌طور مستقل در توییچ عمل نمی‌کند، بلکه درگیر انتظارات یک بازیگر شریک می‌شود. حامیان مالی می‌توانند انتظارات زیادی از استریمرها داشته باشند. خواسته‌های غیرقابل‌قبول مانند اعمال ساعات خاص پخش یا اصرار بر استفاده از یک سخت‌افزار خاص نادر اما ممکن هستند، و شرایط یا تعهدات حامی مالی اغلب باعث می‌شود که پشتیبان در مورد موفقیت استریمرها از آن‌ها آمار بخواهد. درنتیجه پویایی پیچیده‌ای به وجود می‌آید که باید توسط هر استریمر هدایت شود.

استراتژی کسب درآمد 5: رقابت‌ها و اهداف

پنجمین روش کسب درآمد، استفاده از رقابت‌ها در توییچ است. بسیاری از استریمرها، اهدافی را برای اهدای مخاطبان خود در کانال در نظر می‌گیرند. به‌عنوان‌مثال عنصری که بیان می‌کند آن‌ها تاکنون X دلار آمریکا از Y دلار هدف روزانه آن‌ها خود را به دست آورده‌اند یا عنصری که نشان می‌دهد فاصله آن‌ها تا رسیدن به یک وضعیت و پاداش خاص چقدر است. درواقع انواع مختلفی از اهداف وجود دارد که برای پاداش دادن به بیننده‌هایی که مبالغ خاصی اهدا می‌کنند، طراحی‌شده‌اند. به‌عنوان‌مثال، شاید بیننده‌ای که 10 دلار آمریکا یا بیشتر را اهدا کند، باعث پخش یک انیمیشن سرگرم‌کننده شود. 50 دلار یا بیشتر باعث خواندن متن گفتاری پیام اهدایی می‌شود و بیش از 100 دلار آمریکا منجر به این خواهد شد که استریمر شخصاً از آن‌ها تشکر کند. چنین سیستمی با مدل وب‌سایت تأمین سرمایه جمعی Patreon قابل‌مقایسه است.

یک نوع از هدف‌گذاری در توییچ شامل رقابت است. این رقابت‌ها نوعی از قرعه‌کشی است؛ جایی که اهدای هر چیزی بیش از یک مبلغ اندک بیننده را به قرعه‌کشی می‌کشد تا نوعی جایزه – اغلب یک کنسول بازی یا یک بازی خاص- را به دست آورد. در گونه دیگر بینندگان هزینه‌ای را پرداخت می‌کنند تا مثلاً در یک بازی آنلاین، شانس انتخاب بازی با استریمر را داشته باشند. یکی از قابل‌توجه‌ترین رقابت‌ها، پیشخوان «اهداکننده برتر» است؛ بسیاری از استریمرها دارای معیارهایی در کانال خود هستند که نام کاربری اهداکننده برتر روز را نشان می‌دهند. این روش یکی از مؤثرترین تکنیک‌ها است، زیرا بینندگان را ترغیب می‌کند تا در یک روز بیشترین پول را به یک استریمر بدهند. بینندگان از این رقابت و نبرد لذت می‌برند و بنابراین کمک‌های مالی دیگر به‌زودی رقم خواهم خورد. درنتیجه این ‌یک بازی‌وارسازی کاملاً مؤثر از حمایت مالی است: یعنی بازسازی رفتار اجتماعی به شکل یک بازی. در برخی موارد مردان نسبت به وضعیت تأهل استریمرهای زن به‌منظور آشنایی بیشتر با آن‌ها نامطمئن هستند. برخی از استریمرهای زن باوجود آگاهی از تبعات مالی، این وضعیت را برای کاربران خود روشن می‌سازند، درحالی‌که برخی دیگر این مسئله را به حدس‌های بینندگان خود وا‌گذار می‌کنند. موارد اخیر باعث شده است که استریمرها با آزار و اذیت به دلیل دروغ گفتن در مورد وضعیت روابطشان روبرو شوند. درواقع اهدای پول یک حس صمیمیت فرا اجتماعی را میان یک استریمر و یک بیننده تقویت می‌کند، اما یک مجموعه پیچیده از عواقب بالقوه را به همراه دارد.

استراتژی کسب درآمد 6: پاداش‌های غیرقابل‌پیش‌بینی

 بسیاری از استریمرهای توییچ سیستم‌هایی را به سبک قمار با جوایز اهدایی خود (هر بیننده به‌صورت جداگانه) پیاده‌سازی کرده‌اند. به‌عنوان‌مثال، برخی از استریمرها انیمیشن‌هایی را فقط برای نیمی ‌از کمک‌های مالی بیش از یک دلار به‌طور تصادفی پخش می‌کنند. اگرچه این‌یک اجرای پیش‌پاافتاده است، هنگامی‌که یک بیننده مبلغی را اهدا می‌کند و انیمیشن را دریافت نمی‌کند، تقریباً بلافاصله یک دلار دیگر – یا هر مقدار حداقل – برای دریافت انیمیشن اهدا می‌کند و این کار را تا زمانی که شانس دریافت انیمیشن را پیدا کند ادامه می‌دهد. این روش ممکن است هر بار تعداد کمی از درآمد به همراه داشته باشد، اما در طی یک ماه و چند سال و با داشتن بینندگان زیاد، درآمد اضافی حاصل از این پاداش‌های غیرقابل‌پیش‌بینی به‌سرعت جمع می‌شود. استریمرهای مختلف از درصدهای مختلفی استفاده می‌کنند تا تعیین کنند چه موقع پاداش به‌طور خودکار داده شود. چنین مکانیک‌های ساده و غیرقابل‌پیش‌بینی از بازی بسیار کارآمد هستند. در چنین بازی‌های غیرقابل‌پیش‌بینی، بازیکنان فعالیتی را می‌بینند که به‌طور تصادفی تنظیم می‌شود و نه اینکه به‌سادگی در معرض عدم اطمینان باشند: خروجی‌های خاصی وجود دارد که بازیکنان می‌دانند و آن‌ها احتمالاً شانس و احتمالات را می‌دانند و نتایج خاصی را که می‌خواهند دنبال می‌کنند. سرعت و سهولت دریافت پاداش موردنظر، در مقایسه با رقابت بیشتر است و نوع متفاوتی از تعامل را ایجاد می‌کند. بازیکنان می‌توانند با غلبه بر سیستم‌های غیرقابل‌پیش‌بینی، ایجاد حس تسلط یا تکمیل داشته باشند، که در توییچ با جایزه یک انیمیشن تأمین می‌شود. در استریم‌هایی که با استفاده از پاداش‌های غیرقابل‌پیش‌بینی اتفاق می‌افتد، این مسئله قابل‌مشاهده است که رشته‌های طولانی کمک مالی که امیدوارند به نتیجه درست برسند، بر عناصر بصری و شنیداری پخش برای مدت‌زمانی تسلط داشته باشند. با بازی‌وارسازی – یا شرط‌بندی کردن نتایج اهدا- می‌توان درآمد اضافی از بینندگان دریافت کرد. این گیمیفیکیشن و گمبلیفیکیشن به بازیکن انگیزه می‌دهد تا بازی «دادن پول به استریمر» را انجام دهد. به‌این‌ترتیب، بخشی از تحول گسترده‌تر بازی‌های دیجیتال از طریق مکانیک قمار و ترفندهای روان‌شناختی مشاهده می‌شود. این تکنیک‌ها می‌توانند در بستری مانند توییچ در مورد افراد مشهوری که بینندگان قبلاً عمیقاً با آن‌ها درگیر شده‌اند مؤثر باشند.

استراتژی کسب درآمد 7: بازی‌های کانال

روش نهایی کسب درآمد در پلتفرم توییچ و شاید بهترین بازی‌وارسازی در این زمینه، ایده بازی‌های کانال است. این تکنیک‌ها اشکالی از بازی و به‌طورکلی سیستم‌های بازیگوش کوچکی هستند که روی کانال توییچ پیاده‌سازی یا تلفیق‌شده‌اند. یکی از معروف‌ترین آن‌ها Bit Boss است. این پدیده یک افزونه قابل بارگیری برای استریم است که مشخص می‌کند اهداکننده خاصی رئیس است و سایر بینندگان می‌توانند با اهدای بیت بیشتر به آن حمله کنند. فردی که ضربات آخر را وارد می‌کند، رئیس می‌شود و به‌عنوان پاداش، نام کاربری و اهداء وی روی صفحه باقی می‌ماند تا اینکه توسط اهداکننده بعدی شکست بخورد. بازی‌های کانال عمیقاً با زیبایی‌شناسی DIY (خودت انجام بده) و فرهنگ مشارکت‌جویی درگیر هستند.

بازی‌های کانال توسط طرفداران و اشخاص ثالث- و نه خود توییچ- ایجاد می‌شوند. پلتفرم امکان چنین سطح بالایی از سفارشی‌سازی را فراهم می‌کنند و به نظر می‌رسد این ابداعات – با تقویت بیشتر ارتباط‌ها میان بینندگان و استریمرهای از طریق پول و بازی- به‌اندازه استریمرها برای خود پلتفرم نیز مفید باشد. به‌طور گسترده‌تر، ماهیت توییچ به‌عنوان یک بستر باز که استریمرها می‌توانند دستورات خود را در بخش گپ، برنامه‌ریزی کنند برای این نوع از روش‌های کسب درآمد ضروری است. در اینجا مرزها تنها در تخیل استریمر کارآفرین – ظاهراً با محدودیت اندک – و قوانین پلتفرم – که بسیار باز هستند و به انواع روش‌های سوددهی مجوز می‌دهند- وجود دارد. در یک پلتفرم متمرکز بر بازی‌ها، افزودن بازی‌هایی ازاین‌دست با انتظارات فرهنگی بینندگان مطابقت دارد و به‌راحتی در زیرساخت‌های پلتفرم باز قرار می‌گیرد. این مسئله نشان می‌دهد که چگونه افراد مشهور در حوزه دیجیتال می‌توانند در رسانه‌های اجتماعی خود باعث ایجاد نوآوری در درآمدزایی شوند و چگونه پلتفرم‌ها می‌توانند از اجرای گسترده و یا استفاده از این ایده‌ها و سیستم‌های جدید سود و بهره ببرند.

نتیجه

درحالی‌که بدون شک اشتراکات عمیقی بین بسیاری از سایت‌های آنلاین وجود دارد، بررسی دقیق ویژگی‌های هر پلتفرم یکی از مهم‌ترین نقاط قوت، در حوزه در حال رشد مطالعات پلتفرم است. همه پلتفرم‌ها دارای مجموعه قوانین، مقررات و هنجارهای منحصربه‌فرد هستند و باز بودن توییچ به‌عنوان یک پلتفرم – همراه با ارتباط آن با فرهنگ بازی – منجر به ایجاد انفجار در تکنیک‌های کسب درآمد و درنتیجه حمایت مالی از تهیه‌کنندگان فرهنگی این حوزه شده است. این پلتفرم نسبتاً عاری از قوانین و مقررات صریح برای جلوگیری از رفتارهای استریمر است و امکان نوآوری و تغییر مداوم در ساختار گسترده‌تر استریم زنده را فراهم می‌کند. این امر باعث ایجاد رابطه مداوم بین پلتفرم و استریمرهای آن شده است که تکرارشونده – همه‌چیز به‌طور منظم تغییر و پیشرفت می‌کنند و حتی بهینه‌تر می‌شوند – و بازگشتی- زیرا هر دو طرف بر رفتارهای طرف دیگر تأثیر می‌گذارند- است.

هنجارهای توییچ هم برای استریمرهای آن و هم برای بینندگانش به طرز قابل‌توجهی به فراگیری روش‌های کسب درآمد کمک می‌کند: بینندگان دائماً مشتاق حمایت از استریمرهای موردعلاقه خود هستند و درنتیجه آن پاداش (غیرمالی یا مالی) دریافت می‌کنند؛ درحالی‌که استریمرهای مشتاق به چیزی جز کمک‌های اهدایی بینندگان خود فکر نمی‌کنند. مسئله تبادل پول، هم در زیرساخت‌ها و هم در فرهنگ پخش مستقیم به حدی عمیق است که روش‌های جدید کسب درآمد از طرف استریمر و مصرف‌کننده مورد استقبال قرار می‌گیرد. در کنار همه این‌ها، تمرکز توییچ بر بازی‌ها، آن را به محیطی مملو از بیننده‌هایی تبدیل می‌کند که با انواع مختلف بازی دیجیتال بسیار راحت هستند و بنابراین هم قادر و هم مایل به تعامل با برخی از روش‌های درآمدزایی بازی گونه –شرح داده‌شده در مقاله- هستند. بااین‌حال، فرصت‌های ذکرشده بدان معنا نیست که هرگز بین پلتفرم و استریمرها تنش وجود ندارد. به‌عنوان‌مثال، با رشد کمک‌های مالی، استریمرها روشی برای درآمدزایی که از طریق زیرساخت‌های توییچ ارائه نمی‌شد را ایجاد کرده بودند. توییچ با ایجاد روشی برای بازگرداندن این کمک‌ها به پلتفرم و درنتیجه کسب درآمد از تعاملات، به آن‌ها پاسخ داد. بنابراین استریمرهای موفق هم با زیرساخت بسترهای نرم‌افزاری توییچ و هم در مقابل آن‌ها کار می‌کنند و این کنش متقابل همچنین نحوه عملکرد خود پلتفرم را شکل می‌دهد.

پتانسیل قابل‌توجه برای کسب درآمد توضیح می‌دهد که چرا آمازون خرید توییچ را انتخاب کرده است؛ زیرا فرصت‌های زیادی را در این پلتفرم به‌عنوان راهی برای دستیابی به سودآوری از طریق مصرف‌کنندگان- به‌ویژه مصرف‌کنندگانی که معمولاً دستیابی به آن‌ها از طریق روش‌های دیگر دشوار است- مشاهده می‌کند. توییچ یک پلتفرم است که دارای جمعیت قابل‌توجهی از تولید‌کنندگان و مصرف‌کنندگان است و در آن استراتژی‌های جدید به‌راحتی توسط دارندگان پلتفرم و استریمرها آزمایش می‌شود، و آن را مکانی برای آزمایش سریع و تحقیق در مورد درآمدزایی می‌کند. انجام تحقیقات کمک می‌کند تا درک وسیع‌تری از چگونگی پیشرفت این پلتفرم‌ها در تولید و درآمدزایی از محتوا به دست آید و به‌طور بالقوه نویددهنده تغییرات قابل‌توجه آینده در نحوه تولید و مصرف رسانه‌ها در اینترنت است.

LEAVE A REPLY

Please enter your comment!
Please enter your name here